مامور سرشماری: منزل شما به آب لوله کشی مجهز هست؟
من: «پ نه پ»، چاه داریم توی زیرزمین با دلو آب میکشیم میاریم بالا.
مامور سرشماری: این که توی قسمت فرزند نوشتین دخترتونه؟
من: «پ نه پ»، دختر همسایمونه، من چون عقده بابا بودن دارم، روزا میاد اینجا من ادای باباشو در میارم.
مامور سرشماری: آیا شما شهرنشین هستین؟
من: «پ نه پ»، اینجا برره ست، ما تابلوش رو عوض کردیم گذاشتیم الهیه.
مامور سرشماری: سرویس بهداشتی داخل منزل هست؟
من: «پ نه پ» هر کی هرجا دلش خواست خودش رو ول میکنه
مامور سرشماری: پنجره نورگیر داخل منزل هست؟
من: «پ نه پ»، تمامش رو گل گرفتیم که خودمون رو آماده کنیم واسه خواب زمستانی
مامور سرشماری: سند منزلتون مسکونیه؟
من: «پ نه پ» تجاریه، منتها ما چون عقل نداریم، ازش مسکونی استفاده میکنیم.
مامور سرشماری: آیا منزل شما مجهز به سیستم سرمایشی، گرمایشی هست؟
من: «پ نه پ»، هم دیگر رو موقع گرما “فوت” میکنیم موقع سرما “ها” میکنیم
مامور سرشماری: منزل شما اتاق خواب دارد؟
من: «پ نه پ» ما از اونجایی که مرتاضیم، شبا روی نرده تراس میخوابیم.
مامور سرشماری: برای روشنایی منزلتان از نیروی برق استفاده میکنید؟
من: «پ نه پ»، دوتا مشعلدار استخدام کردیم، شبا میان خونمون رو روشنایی میبخشن
http://irank.ir/forums/13-S-and-R/35-یک-کتاب-عالی-برای-یادگیری-اس-پلاس
از جمله مهمترین شاخصهای این سنجش ضریب یا شاخص جینی (Gini coefficient) است.
ضریب جینی یک واحد اندازه گیری پراکندگی آماری است که معمولا برای سنجش میزان نابرابری در توزیع درآمد یا ثروت در یک جامعه آماری استفاده میشود. این ضریب با نسبتی تعریف میشود که ارزشی بین صفر و یک دارد.
هر چقدر ضریب جینی نزدیک به عدد صفر باشد، برابری بیشتر در توزیع درآمد را نشان میدهد و بالعکس هر چقدر ضریب جینی نزدیک به عدد یک باشد، توزیع نابرابر درآمد را مشخص میکند.
اگر ضریب جینی مساوی با عدد صفر باشد یعنی همه درآمد و ثروت یکسان دارند (برابری مطلق) و اگر مساوی با عدد یک باشد یعنی نابرابری مطلق به گونهای که ثروت تنها در دست یک نفر است و مابقی هیچ درآمدی ندارد.
شاخص جینی همان ضریب جینی است که برای فهم بهتر، آن را به صورت درصد بیان میکنند.
از مزایای و معایب ضریب جینی میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
معایب
دوران قاجار:
نخستین اقلام آماری در 1231 خورشیدی و در اواخر صدارت میرزا آقاخان نوری بوده است. در آن سال جمعیت، تعداد منازل وساختمان های شهر تهران مورد شمارش قرار گرفت. گویا در سال 1238 نیز دستورالعملی جامع در مورد سرشماری نفوس و منابع مالی و اقتصادی از سوی وزارای وقت به حکام ولایات صادر گردید تا شمار جمعیت خانوار، مسکن و میزان دارایی های مردم در کلیه دهات و شهرهای کشور مشخص شود. این دستور به جهت مشکلات فنی انجام نشد تا سرانجام میرزا عبدالغفار نجم الدوله، معلم ریاضی مدرسه دارالفنون، سرشماری از جمعیت شهر تهران را با استفاده از شیوه های جدید انجام داد: این سرشماری بر اساس نقشه شهر که قبلاً به وسیله ی وی تهیه شده بود در مدت 55 روز انجام گردید و اطلاعات آن طی رساله ای با عنوان تشخیص نفوس دارالخلافه منتشر شد. در این سرشماری تهران به پنج محله ارگ، عودلاجان، چالمیدان، سنگلج و بازار تقسیمبندی شده و همه محلههای خارج از شهر نیز در یک طبقه قرار داده شده بود. بر اساس این سرشماری، جمعیت تهران در 1246 خورشیدی بالغ بر 155736 نفر بوده است که از این تعداد 147256 نفر را افراد غیرنظامی و 8480 نفر را افراد نظامی تشکیل می داده اند. در سرشماری ای که عبدالغفار نجم الدوله انجام داد معلوم شد که حدود 27% جمعیت شهر را افراد کمتر از 15 سال تشکیل می دهند که با توجه به زاد و ولد بی برنامه آن زمان، از مرگ و میر زیاد مخصوصاً در سنین نوجوانی خبر می دهد[1]. این سرشماری همزمان با وزارت اعتضاد السلطنه بر وزارت علوم و معارف، انجام شد.
یک خانم معلم ریاضی به یک پسر هفت ساله ریاضی یاد میداد. یک روز ازش پرسید: اگر من بهت یک سیب و یک سیب و یکی بیشتر سیب بدهم تو چند تا سیب خواهی داشت؟
پسر بعد از چند ثانیه با اطمینان گفت: ۴ تا!
معلم نگران شده انتظار یک جواب صحیح آسان رو داشت
او نا امید شده بود. او فکر کرد : شاید بچه خوب گوش نکرده است ...
تکرار کرد: خوب گوش کن، خیلی ساده است تو میتونی جواب صحیح بدهی اگر به دقت گوش کنی. اگر من به تو یک سیب و یک سیب دیگه و یکی بیشتر سیب بدهم تو چند تا سیب خواهی داشت؟
پسر که در قیافه معلمش نومیدی میدید دوباره شروع کرد به حساب کردن با انگشتانش در حالیکه او دنبال جوابی بود که معلمش رو خوشحال کند تلاش او برای یافتن جواب صحیح نبود تلاشش برای یافتن جوابی بود که معلمش را خوشحال کند. برای همین با تامل پاسخ داد 4 تا !!!
نومیدی در صورت معلم باقی ماند و به یادش اومد که پسر توت فرنگی رو دوست دارد. او فکر کرد شاید پسرک سیب رو دوست ندارد و برای همین نمیتونه تمرکز داشته باشه. در این موقع او با هیجان فوق العاده و چشمهای برقزده پرسید: اگر من به تو یک توت فرنگی و یکی دیگه و یکی بیشتر توت فرنگی بدهم تو چند تا توت فرنگی خواهی داشت؟
معلم خوشحال بنظر میرسید و پسرک با انگشتانش دوباره حساب کرد. و پسر با تامل جواب داد : 3تا
حالا خانم معلم تبسم پیروزمندانه داشت. برای نزدیک شدن به موفقیتش او خواست به خودش تبریک بگه ولی یه چیزی مونده بود او دوباره از پسر پرسید: اگر من به تو یک سیب و یک سیب دیگه و یکی دیگه بیشتر سیب بدهم تو چند تا سیب خواهی داشت؟ پسرک فوری جواب داد : 4 تا !!!
خانم معلم مبهوت شده بود و با صدای گرفته و خشمگین پرسید چطور ؟ آخه چطور؟!
پسرک با صدای پایین و با تامل پاسخ داد : خانوم اجازه ؟! برای اینکه من قبلا یک سیب تو کیفم داشتم !!!
سخن روز : نگاه خردمندان به ریشه ها می رسد و دیگران گرفتار نمای بیرونی آن می شوند . ارد بزرگ
آیا شما ریاضیات را دوست دارید؟
نظر شما راجع به ریاضیات چیست؟
سیمون پویسون: "زندگی فقط با دو چیز زیباست: یاد گرفتن ریاضیات، یاد دادن ریاضیات"
موریس کلاین: "ریاضیات عالیترین دستاورد فکری و اصیلترین ابداع ذهن آدمی است.
موسیقی میتواند روح را برانگیزد یا آرام سازد.
نقاشی می تواند چشمنواز باشد،
شعر میتواند عواطف را تحریک کند.
فلسفه میتواند ذهن را قانع و راضی سازد.
مهندسی میتواند زندگی مادی آدمی را بهبود بخشد.
اما ریاضیات همه این ارزش ها را عرضه میکند. "